ارتباطات و بازاریابی تبلیغات کپی رایتینگ

در باب استخدام آژانس‌های تبلیغاتی

استخدام در آژانس های تبلیغاتی

هر کسی که بیشتر از پنج دقیقه در یک آژانس تبلیغاتی کار کرده باشد می‌داند که نرخ استعفا در صنعت تبلیغات به طور عجیبی بالاست. به همین دلیل آژانس‌ها دائما در حال استخدام نیرو هستند و به جوامع تبلیغاتچی‌خیز(!) آگهی می‌دهند؛ و درست همینجاست که مشکل اصلی خودش را نشان می‌دهد؛ آگهی‌های استخدامی.

قحطی خلاقیت و هویت

علیرغم تراکم افراد خلاق (تحت عنوان ایده‌پرداز و مدیر خلاقیت) در دل آژانس‌ها، مشاهده می‌شود که آگهی‌های استخدامیشان چنگی به دل نمی‌زند. از یک آژانس خلاق انتظار می‌رود که کمی از آن همه خلاقیت را چاشنی آگهی‌های خود کند.

همچنین به دلیل تجمع نیروهای گرافیست توقع داریم که آراستگی بصری آگهی حفظ شود؛ و مهم‌تر اینکه خودِ آژانس از یک هویت بصری یکپارچه پیروی کند. اما تعداد زیادی از آژانس‌ها در یکی از مهم‌ترین نقاط تماس برند خود (Brand touch points) یعنی آگهی استخدامی، ضعیف‌ترین عملکرد را دارند.

استفاده از مفاهیم (Concepts) زهوار در رفته و نخ‌نما مثل نمایش یک صندلی خالی و سایر تصاویر مشابه شاتر استوکی از مصادیق این ناکارآمدی در بروز خلاقیت است. شاید بهتر باشد از خودشان سوال کنند که یک نیروی خلاق و حرفه‌ای به چه امیدی به آگهی‌ آنها پاسخ دهد؛ آگهی‌هایی که گاهی حتی یک تصویر درست و حسابی هم ندارند و صرفا به یک متن در یک گروه تلگرامی بسنده کرده‌اند.

یکپارچگی هویت مفهومی، کلامی و بصری

تیم فروش آژانس‌ها دائما در جلسات مشتری از یکپارچگی بصری و هماهنگی آن با هویت مفهومی و کلامی می‌گویند و سعی در تفهیم و متقاعدسازی مشتری دارند. شاید بهتر باشد کمی دست به کار شده و خودشان به عنوان یک نمونه موفق از هویت یکپارچه مثال‌زدنی شوند. خلق هویت برای یک آژانس تبلیغاتی، که تیمی از کاربلدهای این حوزه را در اختیار دارد قطعا کار سختی نیست.

آفت دیگری که گریبان صنف را گرفته مربوط به لحن نوشتاری آگهی‌هاست. برخی از آژانس‌ها سعی دارند با استفاده از یک لحن جوزده و بی‌مزه نشان دهند که تیمشان چقدر صمیمی و خودمانی است. کاش بدانند که فاصله بین صمیمیت و لوس بودن از زمین تا آسمان است. معمولا این لوس‌بازی(!)ها در قالب شکسته‌نویسی اتفاق می‌افتد که آفت‌های مربوط به آن را در یک مقاله جداگانه بررسی خواهم کرد.

پ.ن: بدیهی است که روی صحبت این نوشته با آژانس‌هایی است که مصداق بارز بی‌هویتی هستند. در کنار این انتقادها، از آژانس‌های حرفه‌ای و دقیق که اصول ارتباطات را رعایت می‌کنند، تشکر می‌کنم؛ هرچند که تعدادشان انگشت‌شمار باشد.

2 دیدگاه

  • Hossein Darian

    بسیار دیدگاه درست و خوبى داشتید.آفت بزرگى است که افرادى خود را عقل کل عالم تبلیغات ایران مى دانند و گروه اندک خود را مرکز عالم و تفکرات کم مغز خود را در گستره ى وسیعى چنان مطرح مى کنند که انگار آرى همین الان است که جاى اگیلوى ایران را خواهند گرفت ! کانال تلگرامیشان آگهى نامه ى شده است آنچنانى که چنان افتد و تو دانى ! مرکز استخدام تبلیغات و هنرمندان شده اند از همانان که شما در مقاله ى خود به انگشت اشارت خود به ما نمایاندى. .ارادتمندم

    • یوسف فراهانی

      آفت کم ندارد این صنف. به امید بهبود…
      البته راه‌اندازی گروه‌های تلگرامی به خودی خود بد نیست اما اظهار فضل بی مورد برخی دوستان چرا. به نکته خوبی اشاره داشتید.

ارسال دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *