زندگی نوشته

بیکاری یا قحطی نیروی کار؟ (بخش آخر)

بیکاری یا قحطی نیروی کار

لب کلام مقالات پیشین این است که مساله بیکاری، بیشتر از هر چیزی معلول شیوه تفکر استخدام دولتی و بی‌کیفیتی (دانشی و مهارتی) نیروهای موجود است.

در شیوه تفکر دولتی افراد توقع دارند که یک سازمان دولتی آنها را استخدام کرده و هر ماه چیزی تحت عنوان حقوق به کارت حقوقشان واریز کند (دقت شود که موضوعی تحت عنوان «کارآفرینی» متفاوت از این بحث است که در این مقاله به آن ورود نکرده‌ام و در مقاله‌ای مستقل بررسی خواهد شد). نتیجه این شیوه تفکر، تغذیه کردن از بدنه یک سیستم دولتی بدون انجام اثربخش وظایف شغلی و با اتکا به حضور فیزیکی در محل کار است.

بحث بی‌کیفیتی نیروی کار نیز با ناکارآمدی سیستم آموزشی از یک سو، و بی‌رغبتی افرادِ با تفکر استخدامی دولتی نسبت به فراگیری مهارت‌های ضروری و به‌روز از سوی دیگر گره خورده است. تا زمانی که شیوه تفکر نیروی کار تغییر نکند، تا زمانی که سرانه کتابخوانی افزایش پیدا نکند، تا زمانی که بحث یادگیری مهارت‌ها به یک اصل در جامعه تبدیل نشود و تا زمانی که آموزش به مدرسه‌ و دانشگاه خلاصه شده باشد، پرورش یافتن نیروی کار باکیفیت بیشتر شبیه به یک رویا می‌ماند.

مخاطب عزیزی که سه بخش پیشین این غرنامه(!) را خواندی؛ همه مدیران بخش خصوصی این مملکت به دنبال افرادی هستند که تعریفشان از کار متفاوت از «کارت زدن» و حضور فیزیکی باشد. شاید در نگاه اول به نظر برسد که بخش خصوصی سخت‌گیری و بیگاری دارد اما حتی اگر این موضوع هم درست باشد باز بهتر از تلف کردن عمر در یک موقعیت شغلی بیهوده است.

جوانی که می‌خواهد زندگیش در ساعت‌های کاری هم امتداد پیدا کند راهی ندارد جز اینکه شغلش را عاشقانه دوست داشته باشد و هر روز صبح با آرزوی انجام کارهای بزرگ بیدار شود، در غیر این صورت مجبور است روز خود را با ناسزاگویی به خودش، مدیرش و مشتریانش شروع کند.

در نهایت لازم می‌دانم بگویم که در فضای کار فعلی، نیروی کار باکیفیت کیمیا شده است. بدون شک چنین شرایطی فرصت مناسبیست برای همه کسانی که برای خود و سازمان کارفرما ارزش قائلند و کار باکیفیت ارائه می‌کنند. انتخاب این مسیر هر چند در ابتدا کمی سخت و نیازمند تلاش فراوان است، اما شرایط ویژه، دستمزد مناسب و عزت شغلی پاداش همه کسانی است که راهشان را از توده کارجویان جدا کرده‌اند و گزینه‌های آسان اما غلط را کنار گذاشته‌اند.

محمدیوسف فراهانی

2 دیدگاه

  • حامد تکمیل

    مطلب خوب و قابل پذیرشی بود. من هم از راه تجربه به دیدگاهی مشابه شما رسیدم. تمرکز من روی مشاغل مرتبط با ITC هست و دو مطلب در این خصوص نوشته ام که بد ندیدم با شما به اشتراک بذارم:

    با بحران کمبود نیروی کار در بخش IT چه کنیم؟
    https://goo.gl/bTiGZD

    چطور استخدام شویم؟
    https://goo.gl/5eK1px

    • یوسف فراهانی

      سلام. شما لطف دارین.
      چه عالی. حتما موارد رو مطالعه می کنم…

ارسال دیدگاه شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *