این «خوب» هم داستانی دارد. از آن واژههاست که معلوم نیست «خوب» است یا «بد». خوب از آن جهت که کوتاه، ساده و سریع است، و بد از آن جهت که تکیلفش با خودش مشخص نیست. مثلا جمله «این میز خوب است» یعنی چه؟ خوب بودن میز را نمیفهمم. میز میتواند خوشساخت، خوشقیمت و یا خوشرنگ باشد اما میز خوب دیگر چه نوع میزیست! منظورم را رساندم؟
«خوب» بودن توضیح میخواهد، و این بزرگترین مشکل آن است. بسیار پیش میآید که در گفتار از آن استفاده کنیم اما در یک متن علمی که محل تدقیق است جایی ندارد. چند وقتیست که خود من در حال ترک استعمال این واژه در نوشتار هستم، که البته چندان هم موفق نبودهام!
با همین فرمان و با هدف ارائه جایگزینهای دقیق تر به سراغ تعریف محتوای خوب برویم. با عینک کارشناسان، محتوایی «خوب» است که یکی از این سه خاصیت را داشته باشد:
۱) مفید بودن
۲) مرتبط بودن
۳) درگیرکننده بودن
در مورد این سه ویژگی خواهم نوشت اما اصولا هر مفهومی یک تعریف غیررسمی هم دارد که اتفاقا بیشتر به کار میآید اما معمولا درِگوشی، آرام و بی سر و صدا گفته میشود. لطفا گوشتان را جلو بیاورید:
«محتوای خوب محتواییست که مخاطب شما دنیا را برای رسیدن به آن زیر و رو کرده باشد. محتوای خوب محتواییست که اگر نباشد دل مخاطب برای آن تنگ شود. محتوای خوب صرفا برای پر کردن صفحات اجتماعی نیست و واقعا به درد زندگی مخاطب میخورد.»
محمدیوسف فراهانی
ارسال دیدگاه شما