ارتباطات اولین کشف بشر است. این را میتوان از سنگنوشتههای دوران پارینهسنگی فهمید. انسانهای اولیه با رسم چند پیکتوگرام (که یک ابزار دقیق ارتباطی به حساب میآید) با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند. آنها میدانستند هر چیزی که به پیام اصلی اضافه شود زائد است و موجب پارازیت و اختلال در رسانایی میشود. به تدریج سروکله زبانهای مختلف پیدا شد. کلام، جنس ارتباط را راحتتر کرده بود اما بشر کمکم یاد گرفت که لازم نیست همه چیز را رک و راست بگوید. هر چقدر که بیشتر میگذشت ذهن ساده بشر پیچیدهتر میشد، و این پیچیدگی به ارتباطات آن نیز سرایت میکرد. پیچیدگی تا جایی ادامه پیدا کرده که «سادگی» به «سخت»ترین کار دنیا تبدیل شد.
با احترام به چاپلین، معتقدم که «ارتباطزدگی» بیماری عصر ماست. برای برقراری رابطه با این مردم ارتباطزده باید حرف زدن را بلد باشیم. باید بدانیم که چقدر، چگونه و کجا حرف بزنیم، تا باعث سردرد و مایه دردسر مخاطبان نباشیم!
این روزها «حرفِ اضافه» خریدار ندارد، بلکه باید «حرفِ ربط» را بلد باشم.
در پستهای بعدی در مورد نوع این ارتباط بیشتر صحبت میکنم.
یوسف فراهانی
2 دیدگاه
بهرام
3 سال قبلنظر چاپلین چی بوده؟
یوسف فراهانی
3 سال قبلبرهنگی بیماری عصر ماست.